مشاوره حقوقي



هر شخصي مي‌خواهد در پرونده حقوقي که طرح کرده است يا عليه او طرح شده، موفق و پيروز شود بنابراين تمام روش‌هاي حقوقي را بايد به کار گيرد تا پيروز شود. يکي از اين روش‌ها که اصولا در جلسه اول دادرسي مي‌توان از آن استفاده کرد، ايرادات حقوقي است. به اين شرح که در صورت طرح هر کدام از اين ايرادات، قاضي موظف به رسيدگي به ايراد است و تکليف پرونده را مشخص مي‌کند. در صورتي که اين ايرادات در زمان درست خود طرح شوند قاضي پرونده حتي نمي‌تواند به ماهيت پرونده ورود پيدا کند و قبل از ماهيت بايد به آن رسيدگي و اتخاذ تصميم کند. در اين مقاله سعي کرده‌ايم به اين ايرادات بپردازيم.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


منبع : ايرادات و موانع رسيدگي به دعوا در آيين دادرسي مدني


 


دفاعيات خوانده


منظور هر روش دفاعي است که خوانده از آن براي شکست دعواي خواهان استفاده مي‌کند، اقسام دفاعيات عبارت است از:


1- دفاع ماهوي.


هر ‌دفاعي که مستقيما عليه اصل ادعاي خواهان مطرح شود تا اساس ادعاي خواهان را منتفي کند، دفاع ماهوي است. مثل دفاعيات ناظر به انحلال عقد (اقاله، فسخ، انفساخ ).


2- دفاع شکلي( ايراد).


خوانده بدون آنکه خود را درگير دفاع در خصوص ماهيت پرونده کند با خرده‌گيري از شيوه طرح دعوا، دعوا را به دليل ايرادات شکلي با قراري مانند قرار رد دعوا مواجه مي‌کند.


3- دعواي متقابل دعوايي از جانب خوانده عليه خواهان که با دعواي اصلي مرتبط يا هم منشا باشد.


 


اقسام ايرادات از حيث تاثير در دعوا


ايرادات از حيث تاثيري که در سرنوشت دعوا دارد داراي اقسام ذيل است:


1-ايراداتي که صرفا موجب تغيير در مرجع رسيدگي به دعوا مي‌شود که عبارت است از:


الف) ايراد عدم صلاحيت ذاتي يا محلي.


ب) ايراد امر مطروحه.


ج) ايراد رد دادرس.


2- ايراداتي که موجب ايجاد مانع موقت در جريان رسيدگي به ادعاي خواهان مي‌شود. اين ايرادات عبارت است از:


الف) ايراد عدم اهليت خواهان.


ب) ايراد عدم احراز سمت.


3- ايراداتي که موجب ايجاد مانع دائم در جريان رسيدگي به ادعاي خواهان مي‌شود مانند ايرادات ذيل:


الف) ايراد مشروع نبودن مورد دعوا.


ب) ايراد عدم ذي نفعي خواهان.


پ) ايراد طرح دعوا خارج از موعد قانوني.


ج) ايراد امر مختومه.


د) ايراد عدم توجه دعوا به خوانده.


ز) ايراد عدم ترتب اثر قانوني بر دعوا.


ث) ايراد عدم جزميت دعوا.


 


ايراد عدم صلاحيت


عدم صلاحيت ذاتي دادگاه در هر صورت موجب نقض راي در مرحله تجديد‌نظر و فرجام است. در حاليکه عدم صلاحيت محلي در مرحله‌ تجديد‌نظر به طور مطلق ولي در مرحله فرجام فقط در صورت ايراد نسبت به آن، موجب نقض راي است.


ايراد امر مطروحه


در صورتي به يک پرونده ايراد امر مطروحه وارد است که سابقا همان دعوا يا دعوايي مشابه با آن طرح شده و تحت رسيدگي باشد البته به شرطي که دعواي سابق منطبق بر دعواي فعلي بوده و داراي وحدت اصحاب باشند.


ايراد عدم اهليت خواهان


هرشخص براي طرح دعوا نياز به همان درجه‌اي از اهليت دارد که براي انجام اصل موضوع عمل لازم است در غير اين صورت دعوا با ايراد عدم اهليت خواهان مواجه است البته منظور از اهليت، اهليت استيفا است. 


ايراد عدم احراز سمت


دعوا در صورتي قابل رسيدگي است که از جانب يکي از اشخاص ذيل طرح شده باشد:


1-اصيل.


2-قائم مقام.


3- نماينده.


اگر شخصي غير از اصيل اقدام به طرح دعوا کرده باشد بايد سمت او توسط دادگاه احراز شود.


ايراد امر مختومه


اگر قبلا به دعوايي رسيدگي و راي صادر شده باشد نتيجه رسيدگي سابق داراي اعتبار امر مختومه مي‌شود. يعني رسيدگي مجرد به آن پرونده امکان پذير نيست حتي اگر قاضي که پرونده به شعبه او ارجاع شده است راي قبلي را خلاف قانون بداند.


ايراد عدم ترتب اثر قانوني بر دعوا


يعني اگر حتي در فرضي که قاضي وارد ماهيت دعوا شود و در ماهيت ادعاي خواهان را صحيح بداند باز هم هيچ اثر قانوني بر ادعاي خواهان مترتب نباشد.


ايراد عدم مشروعيت موضوع دعوا


منظور آن است که موضوع دعوا يا همان خواسته دعوا مال يا امري نامشروع باشد. 


ايراد عدم ذي نفعي خواهان | ايرادات


منظور از ذي نفعي خواهان آن است که در فرضي که خواسته او اثبات شود نفعي مستقيم به وي برسد.


اين ايراد بدين معنا است که حتي اگر ادعاي خواهان صحيح باشد هيچ نفع مستقيمي به او نمي‌رسد.


ايراد عدم جزميت دعوا | ايرادات


يعني خواسته دعوا بين دو يا چند چيز مردد باشد.


ايراد طرح دعوا خارج از موعد قانوني | ايرادات


قانونگذار براي طرح برخي از دعاويي مواعد خاصي را مقرر کرده است اين ايراد بدين معني است که دعوايي خارج از مواعد مقرر شده طرح شده باشد.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص ايرادات و موانع رسيدگي به دعوا، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون ايرادات و موانع رسيدگي به دعوا پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


منبع : ايرادات و موانع رسيدگي به دعوا در آيين دادرسي مدني


در يک روند معمولي فرايند دادرسي پس از آغاز و ادامه يافتن با صادر شدن حکم به پايان مي‌رسد اما امکان دارد پس از اينکه دعوا اقامه شود وقايعي موجب توقيف فرآيند دادرسي بشوند. به اين ترتيب که فرايند دادرسي از ادامه يافتن بازداشته مي‌شود. در ادامه به بررسي موارد توقيف دادرسي و آثار توقيف دادرسي به طور مفصل مي‌پردازيم. قبل از هر صحبتي بايد بيان کنيم که موارد توقيف دادرسي دو دسته هستند: دسته اول مربوط به وضعيت اصحاب دعوا يعني خواهان و خوانده و نمايندگان قانوني آنان مي‌باشد و در دسته دوم با مواردي روبه‌رو هستيم که به طور صريح در قانون پيش‌بيني شده‌اند در ادامه اين دو دسته را بررسي مي‌کنيم.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


براي کسب اطلاعات بيشتر بر روي لينک زير کليک کنيد :


موارد توقيف دادرسي


توقيف دادرسي


شرايط و اقسام توقيف دادرسي


آثار توقيف دادرسي


 


 


 


 


 


موارد توقيف ناشي از وضعيت اصحاب دعوا يا نمايندگان آن‌ها


اگر يکي از اصحاب دعوا محجور گردد يا اينکه فوت کند و سمتي که به واسطه آن وارد فرآيند دادرسي شده‌اند زائل گردد دادگاه رسيدگي کننده به فرآيند دادرسي به طور موقت متوقف مي‌شود مگر اينکه موارد ذکر شده يعني فوت و حجر و زايل شدن سمت يکي از اصحاب دعوا در فرآيند دادرسي تاثيري نسبت به سايرين نداشته باشد که در اين صورت فرآيند دادرسي نسبت به سايرين ادامه خواهد يافت.


اين نکته بيان شد که دعوا به طور موقت در صورت فوت يکي از اصحاب دعوا متوقف خواهد شد بنابراين بايد توجه داشت که توقف زماني ممکن خواهد بود که دعوا قابل انتقال باشد و اگر دعوا غيرقابل انتقال باشد فرايند دادرسي به جاي متوقف شدن به طور موقت زائل مي‌شود. براي نمونه مي‌توان به چند دعواي غيرقابل انتقال اشاره کرد به عنوان مثال دعواي تمکين يا طلاق غير قابل انتقال به شمار مي‌روند.


همچنين قانون بيان کرده است که فوت و حجر و زوال سمتي که اصحاب دعوا به موجب آن سمت داخل فرايند دادرسي شده‌اند زماني موجب توقيف دادرسي است که دادرسي نسبت به ديگران داراي تاثير باشد. در غير اين صورت اگر موارد ذکر شده تاثيري در دادرسي نسبت به ديگران نداشته باشد دادرسي نسبت به آن ادامه مي‌يابد و تنها نسبت به شخصي که فوت کرده يا محجور شده يا سمتش زائل شده متوقف مي‌شود و نسبت به ديگران دادرسي ادامه مي‌يابد.


زنداني شدن، اعزام به ماموريت دولتي يا نظامي سبب توقيف دادرسي نيست بلکه به ايشان مهلت داده خواهد شد.


امور غايب مفقودالاثر


در خصوص غيبت غائب مفقودالاثر بايد بيان کرد که تا زماني که حکم قطعي موت فرضي او صادر نشده است دعوا نسبت به او متوقف نخواهد شد. اگر بخواهيم در خصوص زائل شدن سمت شخصي که به واسطه آن سمت وارد فرآيند دادرسي شده صحبت کنيم ابتدا بايد بيان کنيم اين سمت‌ها عبارتند از ولايت، قيمومت يا وصايت صغير، غير رشيد و مجنون و سمت نمايندگي اداره تصفيه ورشکسته.


تجزيه دعوا


مي‌توان به يک نکته کلي اشاره کرد که اگر دعوا قابل تجزيه باشد و خوانندگان و خواهان‌ها متعدد باشند فوت و حجر و زوال سمت يکي از خواهان‌ها و خوانندگان تنها فرايند دادرسي را نسبت به آن خوانده و خواهان متوقف مي‌کند و همچنين در صورتي که دعوا غير قابل تجزيه باشد فوت و حجر و زوال سمت هر يک از خواهان‌ها و خواندگان متعدد موجب مي‌شود تا فرآيند دادرسي نسبت به تمام افراد متوقف شود.


شرايط توقيف دادرسي


هنگامي که فرايند دادرسي متوقف مي‌شود اين اام وجود دارد که دادگاه اين توقف را اعلام نمايد. به عبارت ديگر قرار توقيف دادرسي توسط دادگاه بايد اعلام گردد شکل اين قرار به شکل دادنامه است و به همين دليل قابل شکايت نمي‌باشد و طبيعتاً ابلاغ آن ضروري نيست اما به صورت اخطاريه به طرف مقابل دعوا ابلاغ مي‌شود.


به موجب اين اخطاريه بايد مطابق مورد قائم مقام يا نماينده قانوني معرفي شود جز در مواردي که سمت شخص به علت بلوغ و رشد و عاقل شدن مولي‌عليه زائل شده باشد.


همچنين اين نکته بسيار اهميت دارد که زماني مي‌توان فرآيند دادرسي را به علت فوت حجر و زوال سمت متوقف کرد که فرايند دادرسي شروع شده باشد ولي به مرحله صدور راي قاطع نرسيده باشد. بنابراين نتيجه مي‌گيريم که اگر دادرسي در مرحله صدور حکم قرار داشته و در آن زمان علت توقيف دادرسي به دادگاه اظهار گردد دادگاه بايد راي را صادر نمايد زيرا در اين صورت فرآيند دادرسي در جريان نيست که بتواند متوقف شود و امر در مرحله صدور حکم مي‌باشد.


آثار توقيف دادرسي


اين نکته سابقاً مطرح شد که دعوا به طور موقت متوقف مي‌شود و تا زماني که توقيف رفع شود دادگاه مشغول مي‌ماند و اين امر يکي از تفاوت‌هاي زوال دادرسي با توقيف دادرسي مي‌باشد.
تفاوتي نمي‌کند که دعوا در مرحله نخستين باشد يا در مرحله تجديدنظر و يا اينکه فرايند دادرسي در پي اعتراض ثالث انجام بشود و يا درخواست اعاده دادرسي شده باشد. در هر کدام از اين شرايط قرار توقيف دادرسي مي‌تواند صادر بشود.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص توقيف دادرسي، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون توقيف دادرسي پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


منبع : توقيف دادرسي


در يک روند معمولي فرايند دادرسي پس از آغاز و ادامه يافتن با صادر شدن حکم به پايان مي‌رسد اما امکان دارد پس از اينکه دعوا اقامه شود وقايعي موجب توقيف فرآيند دادرسي بشوند. به اين ترتيب که فرايند دادرسي از ادامه يافتن بازداشته مي‌شود. در ادامه به بررسي موارد توقيف دادرسي و آثار توقيف دادرسي به طور مفصل مي‌پردازيم. قبل از هر صحبتي بايد بيان کنيم که موارد توقيف دادرسي دو دسته هستند: دسته اول مربوط به وضعيت اصحاب دعوا يعني خواهان و خوانده و نمايندگان قانوني آنان مي‌باشد و در دسته دوم با مواردي روبه‌رو هستيم که به طور صريح در قانون پيش‌بيني شده‌اند در ادامه اين دو دسته را بررسي مي‌کنيم.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


براي کسب اطلاعات بيشتر بر روي لينک زير کليک کنيد :


موارد توقيف دادرسي


توقيف دادرسي


شرايط و اقسام توقيف دادرسي


آثار توقيف دادرسي


 


 


 


 


 


موارد توقيف ناشي از وضعيت اصحاب دعوا يا نمايندگان آن‌ها


اگر يکي از اصحاب دعوا محجور گردد يا اينکه فوت کند و سمتي که به واسطه آن وارد فرآيند دادرسي شده‌اند زائل گردد دادگاه رسيدگي کننده به فرآيند دادرسي به طور موقت متوقف مي‌شود مگر اينکه موارد ذکر شده يعني فوت و حجر و زايل شدن سمت يکي از اصحاب دعوا در فرآيند دادرسي تاثيري نسبت به سايرين نداشته باشد که در اين صورت فرآيند دادرسي نسبت به سايرين ادامه خواهد يافت.


اين نکته بيان شد که دعوا به طور موقت در صورت فوت يکي از اصحاب دعوا متوقف خواهد شد بنابراين بايد توجه داشت که توقف زماني ممکن خواهد بود که دعوا قابل انتقال باشد و اگر دعوا غيرقابل انتقال باشد فرايند دادرسي به جاي متوقف شدن به طور موقت زائل مي‌شود. براي نمونه مي‌توان به چند دعواي غيرقابل انتقال اشاره کرد به عنوان مثال دعواي تمکين يا طلاق غير قابل انتقال به شمار مي‌روند.


همچنين قانون بيان کرده است که فوت و حجر و زوال سمتي که اصحاب دعوا به موجب آن سمت داخل فرايند دادرسي شده‌اند زماني موجب توقيف دادرسي است که دادرسي نسبت به ديگران داراي تاثير باشد. در غير اين صورت اگر موارد ذکر شده تاثيري در دادرسي نسبت به ديگران نداشته باشد دادرسي نسبت به آن ادامه مي‌يابد و تنها نسبت به شخصي که فوت کرده يا محجور شده يا سمتش زائل شده متوقف مي‌شود و نسبت به ديگران دادرسي ادامه مي‌يابد.


زنداني شدن، اعزام به ماموريت دولتي يا نظامي سبب توقيف دادرسي نيست بلکه به ايشان مهلت داده خواهد شد.


امور غايب مفقودالاثر


در خصوص غيبت غائب مفقودالاثر بايد بيان کرد که تا زماني که حکم قطعي موت فرضي او صادر نشده است دعوا نسبت به او متوقف نخواهد شد. اگر بخواهيم در خصوص زائل شدن سمت شخصي که به واسطه آن سمت وارد فرآيند دادرسي شده صحبت کنيم ابتدا بايد بيان کنيم اين سمت‌ها عبارتند از ولايت، قيمومت يا وصايت صغير، غير رشيد و مجنون و سمت نمايندگي اداره تصفيه ورشکسته.


تجزيه دعوا


مي‌توان به يک نکته کلي اشاره کرد که اگر دعوا قابل تجزيه باشد و خوانندگان و خواهان‌ها متعدد باشند فوت و حجر و زوال سمت يکي از خواهان‌ها و خوانندگان تنها فرايند دادرسي را نسبت به آن خوانده و خواهان متوقف مي‌کند و همچنين در صورتي که دعوا غير قابل تجزيه باشد فوت و حجر و زوال سمت هر يک از خواهان‌ها و خواندگان متعدد موجب مي‌شود تا فرآيند دادرسي نسبت به تمام افراد متوقف شود.


شرايط توقيف دادرسي


هنگامي که فرايند دادرسي متوقف مي‌شود اين اام وجود دارد که دادگاه اين توقف را اعلام نمايد. به عبارت ديگر قرار توقيف دادرسي توسط دادگاه بايد اعلام گردد شکل اين قرار به شکل دادنامه است و به همين دليل قابل شکايت نمي‌باشد و طبيعتاً ابلاغ آن ضروري نيست اما به صورت اخطاريه به طرف مقابل دعوا ابلاغ مي‌شود.


به موجب اين اخطاريه بايد مطابق مورد قائم مقام يا نماينده قانوني معرفي شود جز در مواردي که سمت شخص به علت بلوغ و رشد و عاقل شدن مولي‌عليه زائل شده باشد.


همچنين اين نکته بسيار اهميت دارد که زماني مي‌توان فرآيند دادرسي را به علت فوت حجر و زوال سمت متوقف کرد که فرايند دادرسي شروع شده باشد ولي به مرحله صدور راي قاطع نرسيده باشد. بنابراين نتيجه مي‌گيريم که اگر دادرسي در مرحله صدور حکم قرار داشته و در آن زمان علت توقيف دادرسي به دادگاه اظهار گردد دادگاه بايد راي را صادر نمايد زيرا در اين صورت فرآيند دادرسي در جريان نيست که بتواند متوقف شود و امر در مرحله صدور حکم مي‌باشد.


آثار توقيف دادرسي


اين نکته سابقاً مطرح شد که دعوا به طور موقت متوقف مي‌شود و تا زماني که توقيف رفع شود دادگاه مشغول مي‌ماند و اين امر يکي از تفاوت‌هاي زوال دادرسي با توقيف دادرسي مي‌باشد.
تفاوتي نمي‌کند که دعوا در مرحله نخستين باشد يا در مرحله تجديدنظر و يا اينکه فرايند دادرسي در پي اعتراض ثالث انجام بشود و يا درخواست اعاده دادرسي شده باشد. در هر کدام از اين شرايط قرار توقيف دادرسي مي‌تواند صادر بشود.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص توقيف دادرسي، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون توقيف دادرسي پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


منبع : توقيف دادرسي


سازمان‌‌‌‌‌‌هاي دولتي براي انجام معاملات خود که تما‌‌‌‌‌‌مي آن‌‌‌‌‌‌ها به منظور تأمين منافع عمو‌‌‌‌‌‌مي انجام ‌‌‌‌‌‌مي‌گيرند، لازم دارند تا يک سري تشريفات و قوانين را رعايت نمايند. براي تسهيل اين امور، قانون گذار محترم تشريفات و قوانيني را تعريف نموده تا تما‌‌‌‌‌‌مي سازمان‌‌‌‌‌‌هاي دولتي با رعايت آن‌‌‌‌‌‌ها، معاملات خود را انجام بدهند که يکي از ‌‌‌‌‌‌‌اين تشريفاتي که بيان شد مناقصه ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


 


منبع:


 مناقصه 


تعريف اقسام و انواع مناقصه 


 


 


 


 


 


 


 


مناقصه چيست ؟


همان طور که در مقدمه ذکر شد، سازمان‌‌‌‌‌‌هاي دولتي براي انجام معاملاتي که عموما به منظور تأمين منافع عمو‌‌‌‌‌‌مي انجام ‌‌‌‌‌‌مي‌شوند، نياز دارند بر اساس تشريفاتي که قانون گذار تعيين نموده است، حرکت کنند و امورات را انجام بدهند.


يکي از ‌‌‌‌‌‌‌اين تشريفات تعريف شده توسط قانون گذار، وم برگزاري منا‌قصه براي انجام معاملات ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد.


جهت انجام هر چه بهتر مناقصات نيز قانوني جداگانه تحت عنوان قانون برگزاري مناقصات وجود دارد و در ماده 2‌‌‌‌‌‌‌ اين قانون عمل منا‌قصه تعريف شده است.


منا‌قصه يک فرآيند کاملا رقابتي ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد که تعهدات موضوع معامله با هدف تأمين کالا و يا کيفيتي که مد نظر افراد است به فرد منا‌قصه گري که در ميان تما‌‌‌‌‌‌مي افراد شرکت کننده، کمترين قيمت متناسب را پيشنهاد داده باشد، مورد واگذاري قرار ‌‌‌‌‌‌مي‌گيرد.


طبق ماده فوق اگر سازمان دولتي تصميم داشته باشد که کالا و يا خدماتي را تأمين نمايد، ‌‌‌‌‌‌مي‌بايست از طريق مناقصه دولتي، با فردي که کمترين قيمت متناسب را پيشنهاد داده است قراردادي منعقد نمايند.


اين امکان نيز وجود ندارد که با هر شخصي که تمايل دارند،‌‌‌‌‌‌‌ اين قرارداد مذکور را منعقد نمايند.


انواع مناقصه از نظر مراحل بررسي


در ماده 4 قانون برگزاري مناقصات، مناقصات را از نظر مراحل بررسي به انواع و اقسام ذيل طبقه بندي ‌‌‌‌‌‌مي‌نمايند:



  1. منا‌قصه تک مرحله‌‌‌‌‌‌‌اي.

  2. منا‌قصه دو مرحله‌‌‌‌‌‌‌اي.


مناقصه تک مرحله‌‌‌‌‌‌‌اي به چه صورتي ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد ؟


در ‌‌‌‌‌‌‌اين نوع منا‌قصه ديگر نيازي نيست که پيشنهادها مورد ارزيابي فني بازرگاني قرار بگيرند و در همين منا‌قصه تما‌‌‌‌‌‌مي پاکت‌‌‌‌‌‌هاي پيشنهادي منا‌قصه گران گشوده ‌‌‌‌‌‌مي‌شوند و در همان يک جلسه‌‌‌‌‌‌‌اي که تشکيل شده است، فرد برنده در ‌‌‌‌‌‌‌اين منا‌قصه معرفي ‌‌‌‌‌‌مي‌گردد.


مناقصه دو مرحله‌‌‌‌‌‌‌اي چگونه ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد ؟


بنا به تشخيص فرد منا‌قصه گزار،‌‌‌‌‌‌‌ بايد پيشنهادها مورد بررسي فني بازرگاني قرار بگيرد.


در اين نوع منا‌قصه کميته فني بازرگاني پس از انجام بررسي‌هاي لازم نظرات و پيشنهادات خود را به کميسيون منا‌قصه اعلام داشته و برنده معرفي مي‌گردد.


همان طور که متوجه شديد تفاوت هر دو نوع از منا‌قصه بيان شد و تما‌‌‌‌‌‌مي موارد نيز به همان شکلي که توضيح داديم به صلاحديد و تشخيص فرد منا‌قصه گزار انجام ‌‌‌‌‌‌مي‌شود.


حال يک نوع ديگر از منا‌قصه هم داريم که با توجه به روش دعوت منا‌قصه گران تعيين ‌‌‌‌‌‌مي‌گردد و آن را به شرح ذيل برايتان بازگو ‌‌‌‌‌‌مي‌نماييم.


انواع مناقصه از نظر روش دعوت مناقصه گران


در ماده 4 قانون برگزاري مناقصات بند ب آن، مناقصات را با توجه به روش دعوت منا‌قصه گران به انواع زير تقسيم ‌‌‌‌‌‌مي‌نمايند:



  1. منا‌قصه عمومي.

  2. منا‌‌قصه محدود.


شايد بسياري از شما با منا‌‌قصه عمو‌‌‌‌‌‌مي آشنايي داشته باشيد و يا ‌‌‌‌‌‌‌اين کلمه را جايي شنيده باشيد.


منا‌‌قصه عمو‌‌‌‌‌‌مي به مناقصه‌‌‌‌‌‌‌اي گفته ‌‌‌‌‌‌مي‌شود که در آن فراخواني که جهت منا‌قصه اعلام ‌‌‌‌‌‌مي‌گردد نيز از طريق آگهي عمو‌‌‌‌‌‌مي به اطلاع افراد منا‌قصه گر ‌‌‌‌‌‌مي‌رسد.


يعني تنها از طريق آن آگهي عمو‌‌‌‌‌‌مي است که متوجه ‌‌‌‌‌‌مي‌شوند مناقصه‌‌‌‌‌‌‌اي در فلان سازمان دولتي قرار است صورت بگيرد و ‌‌‌‌‌‌مي‌توانند در آن شرکت کنند.


در منا‌قصه محدود، محدوديت‌هايي که بالاترين مقام مناقصه گزار تعيين مي‌کند بايد رعايت شوند و اين منا‌قصه داراي محدوديت‌هايي مي‌شود.


فرآيند و مراحل برگزاري مناقصات به چه شکلي است ؟


برگزاري هر مناقصه‌‌‌‌‌‌‌اي نيز نيازمند وجود و رعايت يک سري پيش شرط‌‌‌‌‌‌ها ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد تا بتوان يک مناقصه اصولي را با رعايت تما‌‌‌‌‌‌مي قوانين و مقررات برگزار نمود و در اين ميان نيز فرد منا‌قصه گر تعيين شود.


ماده 9 قانون برگزاري مناقصات نيز در ‌‌‌‌‌‌‌اين خصوص به ‌‌‌‌‌‌‌اين شکل بيان کرده است که پروسه برگزاري مناقصات به ترتيب شامل مراحلي که در ذيل بيان شده است، ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد:



  1. تأمين کردن تما‌‌‌‌‌‌مي منابع مالي مورد نياز.

  2. در معاملات کلان مشخص شود که چه نوع مناقصه‌‌‌‌‌‌‌اي صورت بگيرد.

  3. تهيه و تنظيم تما‌‌‌‌‌‌مي اسناد مربوط به مناقصه.

  4. تما‌‌‌‌‌‌مي مناقصه گران در صورتي که لازم ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد، مورد ارزيابي قرار بگيرند.

  5. اعلام فراخوان مناقصه.

  6. ارزيابي تمام پيشنهادهاي ارائه شده.

  7. معين کردن فردي که به عنوان برنده در مناقصه اعلام ‌‌‌‌‌‌مي‌شود و عقد قرارداد مذکور با وي.


در ميان اين شرايطي که بيان شد امکان دارد فردي که به عنوان برنده مناقصه اعلام شود از انعقاد قرارداد خودداري نمايد و يا ضمانتي را که جهت انجام تعهدات لازم ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد ارائه ننمايند که در‌‌‌‌‌‌‌ اين صورت تضمين مناقصه وي مورد ضبط قرار ‌‌‌‌‌‌مي‌گيرد و قرارداد مذکور با فرد برنده دوم بسته ‌‌‌‌‌‌مي‌شود و با وي آن عقد منعقد خواهد گشت.


سوالات متداول


1. مناقصه به چه معنا ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد ؟


مناقصه را ‌‌‌‌‌‌مي‌توان به عنوان مجموعه تشريفاتي دانست که توسط دولت براي خريد کالا با کمترين قيمت ممکن انجام ‌‌‌‌‌‌مي‌شود.


2. آيا مناقصه با مزايده تفاوت دارد ؟


پاسخ اين سوال کاملا واضح ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد و مثبت است.


در مناقصه سازمان دولتي در جهت خريد کالايي با کمترين قيمت اين تشريفات را راه اندازي ‌‌‌‌‌‌مي‌نمايد ولي مزايده مجموعه تشريفاتي است که توسط دولت در جهت فروش کالا به بالاترين قيمت ممکن انجام ‌‌‌‌‌‌مي‌گيرد.


3. مناقصه عمو‌‌‌‌‌‌مي به چه معنا ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد و منظور از عمو‌‌‌‌‌‌مي بودن آن چه چيزي است ؟


منظور آن دسته از مناقصاتي ‌‌‌‌‌‌مي‌باشند که تما‌‌‌‌‌‌مي افراد امکان شرکت در آن را به صورت يکسان دارا ‌‌‌‌‌‌مي‌باشند و هيچ گونه محدوديتي براي افراد وجود ندارد.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مناقصه، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون مناقصه پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


شماره تماس وکيل دات کام


منبع:


 مناقصه 


تعريف اقسام و انواع مناقصه 


 


vهمان طور که مستحضر هستيد، سازمان‌‌‌‌‌ها و اداراتي که دولتي ‌‌‌‌مي‌باشند براي تأمين تما‌‌‌‌مي کالاها و خدماتي که نياز دارند، ‌‌‌‌مي‌بايست مناقصه برگزار نمايند. مناقصه‌‌‌‌‌‌اي که در آن به تما‌‌‌‌مي شهروندان فرصت داده ‌‌‌‌مي‌شود تا با شرايط يکسان در آن شرکت کنند مناقصه عمومي ناميده ‌‌‌‌مي‌شود.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


 


 


منبع:


مناقصه عمومي


نحوه برگزاري


شرايط شرکت در مناقصات عموميم


 


 


مناقصه چيست ؟


براي تعريف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين واژه نيز ‌‌‌‌مي‌توانيم بر حسب قانون برگزاري مناقصات و قانون محاسبات عمومي، مناقصه را به عنوان يک فرآيند رقابتي بدانيم که با استفاده از آن، دولت و سازمان‌‌‌‌‌هايي که به دولت وابسته هستند،‌ اشيا و کالاها و همچنين خدماتي را که به آن نياز دارند با نازل‌ترين قيمت خريداري ‌‌‌‌مي‌نمايند.


البته نکته‌‌‌‌‌‌اي در‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين نوع از روش خريداري وجود دارد که لازم است بدانيد اين است که در‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين نوع از رقابت، فردي به عنوان پيروز معرفي ‌‌‌‌مي‌گردد که کمترين بهاي کالا و يا خدمات را پيشنهاد داده باشد و بايد قيمت متناسب باشد.


مناقصه نيز به دليل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين که با کمترين قيمت انجام ‌‌‌‌مي‌گيرد، با‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين نام خوانده ‌‌‌‌مي‌شود.


درست در نقطه مقابل مناقصه، ترتيباتي با عنوان مزايده قرار داده شده است که بر اساس آن، دولت تما‌‌‌‌مي کالاهاي مازاد خود را با بالاترين قيمت ممکن به فروش ‌‌‌‌مي‌رساند و بنابر همين دلايل است که آن را مزايده ‌‌‌‌مي‌خوانند.


انواع مناقصه به چه صورت هستند ؟


مناقصات را از نظر مراحل بررسي و روش دعوت مناقصه گران به دو دسته تقسيم ‌‌‌‌مي‌نمايند که آن‌‌‌‌‌ها را ‌‌‌‌مي‌توان به شرح ذيل بيان نمود.


از نظر مراحل بررسي به دو دسته تک مرحله‌‌‌‌‌‌اي و دو مرحله‌‌‌‌‌‌اي تقسيم ‌‌‌‌مي‌شوند.


همچنين از نظر روش دعوت مناقصه گران هم دو دسته مناقصه عمو‌‌‌‌مي و مناقصه محدود وجود دارد.


مناقصه عمومي چه نوع مناقصه‌‌‌‌‌‌اي است ؟


لازم به ذکر است که براي برگزاري مناقصات به روش درست و اصولي، قانوني تحت عنوان قانون برگزاري مناقصات تنظيم شده است.


در ماده 4‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين قانون بيان شده است که مناقصه محدود، به مناقصه‌‌‌‌‌‌اي گفته ‌‌‌‌مي‌شود که در آن سازمان مربوطه تشخيص ‌‌‌‌مي‌دهد که‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين مناقصه ‌‌‌‌مي‌بايست ميان تنها تعدادي از مناقصه گران و يا پيمانکاراني که قبلا سازمان، صلاحيت آن‌‌‌‌‌ها را تأييد کرده است انجام شود.


اما در مناقصه عمومي، از طريق يک آگهي که به صورت عمو‌‌‌‌مي مي‌باشد به تما‌‌‌‌مي مناقصه گران، فراخوان مناقصه داده ‌‌‌‌مي‌شود.


مناقصه عمو‌‌‌‌مي را در واقع ‌‌‌‌مي‌توان به عنوان يک مسابقه در نظر گرفت که در آن انجام يک عمل خاص و يا خريد يک نوع کالا که مورد نياز دولت ‌‌‌‌مي‌باشد به وسيله اعلان عمو‌‌‌‌مي به تما‌‌‌‌مي داوطلباني که به صورت احتمالي پيمانکار ‌‌‌‌مي‌باشند، ابلاغ مي‌گردد تا سرانجام يک نفر به عنوان برنده اعلام شود.


برنده مناقصه فردي ‌‌‌‌مي‌باشد که کمترين قيمت را پيشنهاد داده است و سرانجام دولت با وي قرارداد مذکور را ‌‌‌‌مي‌بندد و انجام امور و وظايف محوله به وي سپرده ‌‌‌‌مي‌شود.


برگزاري مناقصه عمومي به چه شکلي است ؟


شايان ذکر است که جهت برگزاري مناقصات عمومي، لازم است تا اطلاع رساني به صورت کاملا دقيق در خصوص مناقصات صورت بگيرد.


طبق قانون برگزاري مناقصات تما‌‌‌‌مي مواردي را که ‌‌‌‌مي‌بايست در‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين فرآيند رعايت شوند بيان نموده است. برگزاري مناقصات عمو‌‌‌‌مي نيازمند فراخوان مناقصه عمو‌‌‌‌مي‌‌‌‌ مي‌باشد که در دو تا سه نوبت و آن هم حداقل در يکي از رومه‌‌‌‌‌هاي کثيرالانتشار کشوري و يا استاني (استان مربوط به محل برگزاري مناقصه) منتشر مي‌گردد.


مناقصه گزار علاوه بر موارد بالا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين اجازه را دارد تا از طريق ساير رسانه‌‌‌‌‌ها مانند رسانه‌‌‌‌‌هاي گروهي و ارتباط جمعي و يا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين که از طريق شبکه‌‌‌‌‌هاي اطلاع رساني، فراخوان خودش را منتشر نمايد.


علاوه بر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين مواردي که بيان شدند مطابق با قانون برگزاري مناقصات، دولت موظف ‌‌‌‌مي‌باشد تا بانک اطلاعات و پايگاه ملي اطلاع رساني مناقصات را‌‌‌‌‌‌ ايجاد کند.


از طريق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين پايگاه و بانک اطلاعاتي تما‌‌‌‌مي اطلاعاتي که در زمينه مناقصات و ترک آن‌‌‌‌‌ها وجود دارد، از طريق شبکه ملي اطلاع رساني مناقصات در اختيار عموم افراد قرار خواهد گرفت.


شرايط شرکت در مناقصه عمومي چگونه است ؟


معمولا براي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين که فردي بتواند در مناقصات شرکت نمايد، ‌‌‌‌مي‌بايست يک سري شرايط را دارا باشد که ‌‌‌‌مي‌توان آن‌‌‌‌‌ها را به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين صورت بيان کرد:



  1. دارا بودن شخصيت حقوقي مستقل براي فرد شرکت کننده در مناقصه.

  2. داشتن تخصص‌‌‌‌‌هاي لازم و توانايي انجام کار، همچنين وجود تجهيزات و امکانات مورد نياز براي انجام کار.

  3. وجود توانايي مالي و فني کافي به منظور اجراي موضوعي که برايش قرارداد بسته ‌‌‌‌مي‌شود.

  4. توانايي ارائه ضمانت نامه معتبر به منظور اجراي درست و به موقع کار محوله.

  5. دارا بودن شناسه ملي و شماره اقتصادي براي مجموعه‌‌‌‌‌‌اي که در مناقصه شرکت نموده است.

  6. قابليت انطباق موضوع مناقصه با موضوعي که شرکت در آن حيطه فعاليت دارد و در اساسنامه‌اش هم ذکر شده است.

  7. ارائه دادن آگهي تأسيس شرکت و آخرين آگهي تغييراتي که در شرکت به وجود آمده است.

  8. مراجع ذي صلاح نيز بايد متناسب با موضوعي که مناقصه دارد، يک گواهي صلاحيت معتبر با درج اعتبار زماني مناسب و به اندازه، ارائه بدهند.


اين نکته را نيز مد نظر قرار بدهيد که با توجه به هر نوع مناقصه‌‌‌‌‌‌اي، امکان دارد که شرايط شرکت در آن مناقصه نيز کمي متفاوت باشد.


در واقع هر مناقصه‌‌‌‌‌‌اي متناسب با موضوعي که دارد، شرايطي را براي افراد در نظر ‌‌‌‌مي‌گيرد و آن را به کار ‌‌‌‌مي‌بندد.


سوالات متداول


1. برگزاري مناقصه عمو‌‌‌‌مي بر اساس قانون به چه معني ‌‌‌‌مي‌باشد ؟


به مناقصه‌‌‌‌‌‌اي که عموم مناقصه گران اجازه دارند تا در آن شرکت کنند، به عنوان مناقصه عمو‌‌‌‌مي شناخته ‌‌‌‌مي‌شود و اصول برگزاري آن زير نظر قانون برگزاري مناقصات بررسي ‌‌‌‌مي‌گردد.


2. مناقصات عمو‌‌‌‌مي به چه صورتي به اطلاع عموم افراد ‌‌‌‌مي‌رسند ؟


بر حسب قانون، دولت مکلف شده است تا تما‌‌‌‌مي اطلاعاتي که در رابطه با مناقصات وجود دارند، در يک پايگاه جامع مورد انتشار قرار بدهد و عموم افراد را از آن‌‌‌‌‌ها مطلع سازد.


3. مخاطبين مناقصه عمو‌‌‌‌مي چه افرادي هستند ؟


عموم مردم که به عنوان پيمانکار مورد شناسايي قرار ‌‌‌‌مي‌گيرند،‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين امکان را دارا هستند تا بتوانند در‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اين مناقصه شرکت کنند.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مناقصه عمومي، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون مناقصه عمومي پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


شماره تماس وکيل دات کام


 


 


منبع:


مناقصه عمومي


نحوه برگزاري


شرايط شرکت در مناقصات عموميم


با يک نگاه اجمالي به تمامي دعوي کيفري و حقوقي متوجه ‌‌‌‌‌‌مي‌شويم که اين دعوي عمدتا داراي دو طرف هستند. يک طرف مرتکب عمل خلاف قانون شده است و طرف ديگر از اين کار آسيب ديده است. هر دو طرف دعوي مم ‌‌‌‌‌‌مي‌باشند تا خود يا نماينده قانوني آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها در جلسه دادگاه حاضر شوند‌‌‌‌‌‌. اما گاهي يک طرف يعني خواهان يا خوانده در جلسه دادگاه حاضر ‌‌‌‌‌‌نمي‌شوند. در اين مطلب سعي در بررسي عدم حضور خوانده در دادگاه داريم.


 


 


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


 


 


 


 


منبع:


عدم حضور در دادگاه


 عواقب عدم حضور خوانده در جلسه دادرسي – صدور راي


 


خوانده کيست ؟


از نظر حقوقي خوانده اعم است از شخص حقوقي و حقيقي است که عليه او ادعايي مبني بر ارتکاب عملي غير قانوني توسط او مطرح شده است‌‌‌‌‌‌. در مقابل خوانده‌‌‌‌‌‌، خواهان قراردارد که همان شاکي ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد يعني کسي که بر عليه ديگري شکايت کرده است و مدعي شده است که بر عليه او جر‌‌‌‌‌‌مي‌ اتفاق افتاده است از اين رو به او شاکي يا مدعي ‌‌‌‌‌‌مي‌گويند.


حضور طرفين در جلسه دادگاه


از نظر قانوني در ماده 93 قانون آيين دادرسي آمده است که اصحاب دعوي ‌‌‌‌‌‌مي‌توانند در جلسه دادگاه شرکت کنند‌‌‌‌‌‌. همچنين از نظر قانوني هيچ ايرادي وجود ندارد که شخص در صورتي که نتواند شرکت نمايد لايحه بنويسيد. به اين شکل که شخص از قبل دفاعيات و گفته‌‌‌‌‌‌‌‌هاي خود را به شکل نوشته حاضر ‌‌‌‌‌‌مي‌کند که به آن لايحه گفته ‌‌‌‌‌‌مي‌شود. سپس بدون اينکه در دادگاه حضور فيزيکي داشته باشد لايحه خود را به دادگاه ارائه ‌‌‌‌‌‌مي‌دهد و قاضي با خواندن لايحه راي مقتضي را صدور ‌‌‌‌‌‌مي‌نمايد.


بر اساس ماده 94 قانون آيين دادرسي مدني طرفين دعوا ‌‌‌‌‌‌مي‌توانند به جاي خود وکيل به دادگاه معرفي کنند‌‌‌‌‌‌. در اين صورت ديگر نياز به حضور خوانده ‌‌‌‌‌‌نمي‌باشد و به جاي او وکيل از حق او دفاع ‌‌‌‌‌‌مي‌کند. البته در صورتي که حضور خوانده در دادگاه اا‌‌‌‌‌‌مي ‌باشد بايد در برگه احضاريه قيد گردد که خوانده حتما بايد شرکت کند و ‌‌‌‌‌‌نمي‌تواند به جاي خود وکيل به دادگاه بفرستد.


عدم حضور خوانده در جلسه دادگاه


بر اساس قانون اين که طرفين در دادگاه حضور پيدا کنند حق آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها است و اا‌‌‌‌‌‌مي ‌وجود ندارد. مگر در مواردي که خوانده مم به حضور در دادگاه است که در صورت عدم حضور او در دادگاه با حکم جلب و دستگير شدن او را مم به حضور در جلسه دادگاه ‌‌‌‌‌‌مي‌کنند.


اما به طور کلي ‌‌‌‌‌‌مي‌توان گفت حضور خوانده حقي براي او است تا بتواند دفاعيات خود را مطرح کند. اما اگر به هر دليلي در جلسه دادگاه شرکت نکند اين امر مانع از برگزاري جلسه و صدور راي نيست. بر اين اساس ماده 95 قانون آيين دادرسي مدني عدم حضور خوانده يا وکيل او در جلسه دادگاه مانع از برگزاري جلسه يا اتخاذ تصميم ‌‌‌‌‌‌نمي‌باشد. در اين صورت راي به شکل غيابي صادر ‌‌‌‌‌‌مي‌شود‌‌‌‌‌‌.


البته اين امکان وجود دارد در صورتي که دادگاه نتواند بدون حضور خوانده و توضيحات او تصميم بگيرد جلسه برگزار گردد ولي اتخاذ تصميم به جلسه‌‌‌‌‌‌‌اي ديگر موکول شود. يعني در جلسه‌‌‌‌‌‌‌اي ديگر با حضور خوانده راي نهايي خود را صادر نمايد.


عذر موجه عدم حضور در جلسه دادگاه حقوقي


قطعا قانونگذار براي زماني که خوانده ‌‌‌‌‌‌نمي‌تواند در دادگاه حضور پيدا کند در قانون استثنائاتي مطرح کرده است‌‌‌‌‌‌. يعني در صورتي که حضور خوانده در جلسه دادگاه اا‌‌‌‌‌‌مي ‌باشد و خوانده به دليل عذر موجه و قانوني نتواند حضور پيدا کند دادگاه ‌‌‌‌‌‌مي‌پذيرد. اين دلايل موجه اعم از موارد زير است:


1/ فوت يکي از بستگان نسبي مانند فرزند يا سببي مانند همسر تا درجه اول از طبقه دوم.


2/ حوادث قهري که مانع از حضور خوانده ‌‌‌‌‌‌مي‌شود. حوادث قهري يعني حوادثي که خوانده در وقوع آن و جلوگيري از وقوع آن هيچ اختياري ندارد مانند سيل و زله.


3/ ابتلا به مرضي که مانع از حرکت خوانده باشد يا اينکه حرکت کردن براي خوانده مضر باشد مانند فلج شدن.


4/ هرگونه اتفاقي که خارج از اراده و اختيار خوانده باشد مانع حضور او در جلسه دادگاه شود.


عذر موجه عدم حضور در دادگاه کيفري


در دعاوي کيفري نيز بر اساس ماده 178 قانون آيين دادرسي کيفري در صورتي که متهم يکي از عذر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي زير را براي عدم حضور داشته باشد و نتواند در موعد مقرر شرکت نمايد مورد قبول دادگاه قرار ‌‌‌‌‌‌مي‌گيرد.


1/ احضاريه به دست متهم نرسد يا اينکه اينقدر دير به او برسد که زمان کافي براي حضور در دادگاه نداشته باشد.


2/ بيماري سخت متهم يا والدين‌‌‌‌‌‌، همسر يا اولاد او به طوري که نتواند در جلسه دادگاه حاضر شود.


3/ فوت همسر يا هر يک از بستگان تا درجه سوم از طبقه دوم‌‌‌‌‌‌.


4/ در توقيف و حبس باشد و نتوان او را در جلسه حاضر نمود.


5/ وقوع حوادث قهري مانند سيل‌‌‌‌‌‌ به طوري که امکان تردد نباشد و يا دچار شدن به يک حادثه مهم و خارج از اختيار متهم مانند بيماري واگيردار‌‌‌‌‌‌.


6/ هر مورد ديگري که از نظر قاضي عذر موجهي براي عدم حضور باشد.


عدم حضور بعضي از خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌ها در جلسه دادگاه


گاهي پيش ‌‌‌‌‌‌مي‌آيد که تعداد خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌ها در يک پرونده بيشتر از يک شخص است‌‌‌‌‌‌. به طور مثال دو يا سه‌‌‌‌‌‌ نفر به عنوان خوانده احضار ‌‌‌‌‌‌مي‌شوند‌‌‌‌‌‌. برخي از خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌ها در دادگاه حاضر ‌‌‌‌‌‌مي‌شوند و برخي ديگر در جلسه حاضر ‌‌‌‌‌‌نمي‌شوند و حتي لايحه نيز به دادگاه ارائه ‌‌‌‌‌‌نمي‌دهند‌‌‌‌‌‌. در اين صورت بر اساس ماده 304 قانون آيين دادرسي مدني دادگاه به دعواي مطروحه عليه تمام خواندگان رسيدگي کرده سپس راي مقتضي را صادر ‌‌‌‌‌‌مي‌کند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. راي نسبت به خواندگاني که در جلسه حاضر نشده‌اند و هيچ لايحه‌‌‌‌‌‌‌اي ارسال نکرده‌اند غيابي محسوب ‌‌‌‌‌‌مي‌شود.


صدور راي بدون حضور خوانده


دادگاه در صورتي که خوانده يا وکيل يا قائم مقام او يا نماينده قانوني او در هيچ يک از جلسات دادگاه حاضر نشود و هيچ لايحه‌‌‌‌‌‌‌اي هم ارائه ندهند‌‌‌‌‌‌ راي را صادر ‌‌‌‌‌‌مي‌کند‌‌‌‌‌‌. يعني دادگاه در مواردي که نياز به حضور خوانده نباشد راي را صادر مي‌کند. اين راي اصطلاحا راي غيابي ‌‌‌‌‌‌مي‌باشد. البته راي در صورتي غيابي است که خوانده در هيچ يک از جلسات حاضر نشده باشد يا اينکه لايحه نداده باشد.


خوانده ‌‌‌‌‌‌مي‌تواند به اين راي غيابي اعتراض کند و درخواست واخواهي بدهد.


سوالات متداول


خوانده چه کسي است ؟


اعم از شخص حقوقي و حقيقي که ادعا ‌‌‌‌‌‌مي‌شود کار غير قانوني انجام داده است که در مطلب به تفصيل توضيح داده شده است.


آيا حضور خوانده در دادگاه اامي است ؟


خوانده ‌‌‌‌‌‌مي‌تواند در دادگاه حضور پيدا کند ولي اامي وجود ندارد مگر در مواردي که از نظر قانوني حضور خوانده اامي باشد که در مطلب به تفصيل توضيح داده شده است.


اگر خوانده در دادگاه حاضر نشود بازهم راي صادر ‌‌‌‌‌‌مي‌شود ؟


بله‌‌‌‌‌‌، راي به شکل غيابي صادر ‌‌‌‌‌‌مي‌شود که در مطلب به تفصيل توضيح داده شده است.


براي دريافت پاسخ سوالات خود و مشاوره حقوقي در مورد عدم حضور خوانده در جلسه دادگاه ‌‌‌‌‌‌مي‌توانيد از خدمات مشاوره آنلاين و تلفني وکيل دات کام بهره ببريد.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص عد‌م حضور در دادگاه، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون عد‌م حضور در دادگاه پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


 


شماره تماس وکيل دات کام


منبع:


عدم حضور در دادگاه


 عواقب عدم حضور خوانده در جلسه دادرسي – صدور راي


در هر مرکز قضايي فردي وجود دارد که به عنوان دادرس از حقوق مردم دفاع ‌‌‌‌‌مي‌کند و مسئله پيش آمده ميان آن‌ها را حل ‌‌‌‌‌مي‌کند. اين فرد معمولا قاضي آن مرکز قضايي خواهد بود. دادرس طبيعتا به تمام امور حقوقي تسلط دارد و اطلاعات زيادي در اين زمينه دارد. اما گاهي پيش ‌‌‌‌‌مي‌آيد که با وجود عالم بودن دادرس ‌‌‌‌‌مي‌بايست رسيدگي به دعوا را متوقف و‌‌‌‌‌ دادرسي را به فرد ديگري محول کند که به اين عمل رد دادرس گفته ‌‌‌‌‌مي‌شود. در ادامه اين مطلب قصد داريم در خصوص ايراد رد دادرس و مهلت آن توضيحات مفصلي را در اختيارتان قرار دهيم، با ما همراه باشيد.


منبع : مهلت ايراد رد دادرس


رد دادرس به چه معناست‌‌‌‌ ؟


افراد براي دفاع از حقوق خود عليه فردي که حق آن‌ها ناديده گرفته است در دادگاه طرح دعوا ‌‌‌‌‌مي‌نمايند. فردي که موظف است به دعواي آن‌ها رسيدگي کند قاضي و دادرس دادگاه ‌‌‌‌‌مي‌باشد. قاضي ‌‌‌‌‌مي‌بايست به صورت کاملا عادلانه اين کار را انجام دهد و حقوق هردو طرف دعوا را در نظر بگيرد. اما گاهي مواردي وجود دارد که بيم ‌‌‌‌‌مي‌رود قاضي قضاوت عادلانه‌‌اي نداشته باشد و حقوق يکي از صاحبان دعوا را ناديده بگيرد. در اين صورت هرکدام از طرفين دعوا ‌‌‌‌‌مي‌توانند رد‌‌‌‌‌ دادرس را از مرجع قضايي خواستار شوند. طي رد‌‌‌‌‌ دادرس فرد ديگري به جاي او عمل دادرسي را انجام ‌‌‌‌‌مي‌دهد و او ‌‌‌‌‌مي‌بايست از انجام اين کار خودداري کند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


موارد رد دادرس در امور حقوقي | مهلت طرح ايراد رد دادرس


رد دادرس در امور حقوقي نمي‌تواند بدون دليل اتفاق بيفتد و حتما بايد يکي از ايراداتي که ‌قانونگذار معين کرده است در خصوص قاضي وجود داشته باشد. ايراداتي که قانونگذار در صورت وجود آن‌ها رد دادرس يا قاضي را جايز ‌‌‌‌‌مي‌داند به شرح زير ‌‌‌‌‌مي‌باشند:



  • چنانچه قاضي با يکي از طرفين دعوا داراي قرابت سببي و نسبي تا درجه‌ سوم ‌باشد طرف ديگر دعوا ‌‌‌‌‌‌مي‌تواند رد دادرس را درخواست نمايد.

  • در صورتي که قاضي قيم يا مخدوم يکي از صاحبان دعوا باشد و يا اينکه يکي از صاحبان دعوا همسر، متکفل امور دادرس يا مباشر او باشند رد دادرس جايز است و طرف مقابل ‌‌‌‌‌مي‌تواند اين کار را انجام دهد.

  • اگر دادرس يا فرزند و همسر او از يکي از طرفين دعوا ارث ببرد و وارث او باشند ‌‌‌‌‌مي‌توان درخواست رد دادرس را بيان نمود.

  • اگر دادرس از موضوعي که مطرح گرديده است نفع شخصي ببرند و براي وي منفعت داشته باشد ‌‌‌‌‌مي‌توان رد دادرس را از مرجع قضايي خواستار شد.

  • چنانچه قاضي در گذشته به عنوان کارشناس، داور و يا دادرس در خصوص پرونده نظر خود را بيان ‌کرده باشد ‌‌‌‌‌مي‌توان رد او را خواستار شد.

  • اگر ميان يکي از طرفين دعوا، همسر او و فرزندش با دادرس هرگونه دعوايي وجود داشته باشد و يا در گذشته چنين دعوايي ميان آن‌ها وجود داشته باشد و از تاريخ صادر شدن حکم قطعي هنوز 2 سال نگذشته باشد ‌‌‌‌‌مي‌توان رد دادرس را خواستار شد.


مهلت طرح کردن ايراد رد دادرس تا چه زماني است‌‌‌‌ ؟


با توجه به توضيحات بالا شايد برايتان سوال شود که تا چه زماني ‌‌‌‌‌مي‌توان ايراد را مطرح نمود و رد دادرس را خواستار شد؟ که در اين خصوص ‌‌‌‌‌مي‌بايست بگوييم براي رد دادرس فرد تا پايان جلسه اول دادرسي مهلت دارد و ‌‌‌‌‌مي‌بايست تا همان مدت زمان اين مسئله را مطرح کند. اما گاهي ممکن است ايراد رد دادرس تا پايان جلسه اول دادرسي وجود نداشته باشد و پس از پايان آن جلسه ‌به وجود بيايد که در اين صورت فرد بازهم ‌‌‌‌‌مي‌تواند رد دادرس را خواستار شود.


سوالات متداول


اگر رد دادرس اتفاق بيفتد تکليف دادرس چيست‌‌‌‌ ؟


در اين صورت دادرس ‌‌‌‌‌مي‌بايست دادرسي پرونده را به فرد ديگري محول کند.


مهلت طرح ايراد رد دادرس چقدر است‌‌‌‌ ؟


مهلت طرح ايراد رد دادرس تا پايان جلسه دادرسي اول خواهد بود.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مهلت ايراد رد دادرس، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون مهلت ايراد رد دادرس پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


 


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021


 


 


 


لحظه به لحظه همراه شماييم


 


 


منبع : مهلت ايراد رد دادرس


بعضي از افراد تصور مي‌کنند که انجام معامله و بستن برخي قرارداد‌ها فقط مختص افراد عادي مي‌باشد و دولت هيچگونه قراردادي را با ساير اشخاص نمي‌بندد که در اين خصوص بايد گفت دولت نيز برخي قرارداد‌ها را منعقد مي‌کند تا بتواند وظايف خود را به انجام برساند. دولت از طريق برگزاري مناقصه يا مزايده اقدام به عقد قرارداد‌هايي مي‌کند که به واسطه آن‌ها مي‌تواند برخي امور کلان کشور را مديريت کند. در ادامه قصد داريم در مورد مناقصه محدود توضيحاتي را خدمتتان ارائه نماييم، با ما همراه باشيد.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


منبع : مناقصه محدود


مناقصه محدود چيست ؟


مناقصه در واقع به عقد قراردادي گفته مي‌شود که طي انجام آن دولت فرد مناقصه گري را انتخاب مي‌کند که کم‌ترين قيمت ممکن را به دولت پيشنهاد کند و در قبال دريافت مبلغي کالاي‌هاي مورد نياز دولت را تامين کند.


براي کسب اطلاعات تکميلي در خصوص مناقصه کليک فرماييد.


اما شايد برايتان سوال شود که مناقصه محدود چيست؟ در اين باره بايد بگوييم مناقصه محدود به مناقصه‌‌اي گفته مي‌شود که افراد مناقصه گر يا همان تامين کننده‌هاي کالا به صورت محدود انتخاب مي‌شوند. براي مثال در اين نوع مناقصه همه مناقصه گران نمي‌توانند اعلام آمادگي کنند و فقط دولت برخي از افراد که واجد شرايط خاصي باشند را انتخاب مي‌کند.


برگزاري مناقصه محدود


براي برگزاري مناقصه محد‌ود سازمان دولتي مربوطه ابتدا چندين مناقصه گر را که صلاحيت و توانايي مالي تامين کالا‌ها يا انجام خدمت را داشته باشند انتخاب مي‌کند. سپس اين مناقصه گران بايد فرمي را پر کنند و مشخصات خود را در فرم ذکر کنند و همچنين اعلام کنند که توانايي تهيه چه مقدار از کالا‌ها را با چه قيمتي دارند.


در مرحله بعد مامورين سازمان دولتي بهترين و تواناترين مناقصه گران را انتخاب مي‌کند و از آن‌ها مي‌خواهد که خدمت مربوطه را انجام دهند.


سوالات متداول


چند نوع مناقصه وجود دارد ؟


مناقصه محد‌ود و منا‌قصه عمومي دو نوع کلي مناقصه مي‌باشند.


چرا سازمان‌هاي دولتي مناقصه برگزار مي‌کنند ؟


علت برگزاري مناقصه توسط سازمان‌هاي دولتي تامين برخي کالا‌ها و يا عقد برخي قراردادها براي انجام بهينه امور مي‌باشد.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص منا‌قصه محدود، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون منا‌قصه محدود پاسخ دهند.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021


 


 


 


وکيل دات کام بهترين راه حل براي مشکلات حقوقي شما


 


 


 


 


 


منبع : مناقصه محدود


اجرت المثل ايام زوجيت يکي از حقوق مالي مي‌باشد که به زن تعلق دارد. آيا مي‌دانيد اجرت المثل چيست و زن براي مطالبه آن بايد چه شرايطي داشته باشد؟ آيا اجرت المثل همه ن يکسان است؟ در ادامه به بررسي مفهوم اجرت المثل و شرايط مطالبه آن و هم چنين بررسي مواد قانوني مربوط به آن مي‌پردازيم. براي کسب اطلاع بيشتر از اجرت المثل کليک نماييد.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


منبع : اجرت المثل ايام زوجيت حق زن در زندگي مشترک


اجرت المثل ايام زوجيت


همان طور که مي‌دانيد زن و شوهر در مقابل يکديگر داراي وظايف قانوني مي‌باشند يعني هر کدام از آن‌ها بايد به وظايفي عمل کنند. زن مکلف به تمکين عام و خاص از شوهر است ولي يکسري از کار‌ها وظيفه شرعي و قانوني او نمي‌باشد. پس زن مي‌تواند در صورت عمل کردن به کارهايي که وظيفه او نيست، دستمزد مطالبه کند. به اين دستمزد، اجرت المثل گفته مي‌شود. براي مثال کارهايي از قبيل آشپزي، شيردادن به فرزندان، شستن لباس‌ها و… را که زن انجام مي‌دهد، مي‌تواند درخواست اجرت المثل آن‌ها را بدهد.


پس اگر زن کار‌هاي خانه را به دستور شوهر انجام بدهد و قصد مجاني انجام دادن آن کار‌ها را نداشته باشد به دادگاه دادخواست مطالبه اجرت المثل ايام زوجيت مي‌دهد و دادگاه پس از بررسي و احراز مواردي که گفته شد حکم به پرداخت اين اجرت المثل مي‌دهد و مقدار آن را نيز مشخص مي‌نمايد.


 


بيشتر بخوانيد : اجرت المثل زن ناشزه


 


شرايط مطالبه اجرت المثل ايام زوجيت


با توجه به مواد قانون مدني مطالبه اجرت المثل شرايطي دارد: از جمله اين که ثابت کند که در منزل کارهايي را انجام داده که وظيفه‌اي مبني بر انجام آن نداشته و کارهاي منزل را به تقاضا و دستور شوهر انجام داده است و اين کارها را بدون قصد تبرع (بدون قصد مجاني انجام دادن کار) انجام داده و اين موارد براي دادگاه ثابت شود.


 


بيشتر بخوانيد : اجرت المثل زن در طلاق توافقي 


 


مراحل مطالبه اجرت المثل


دعوي مطالبه اجرت المثل از سوي زوجه مطرح مي‌شود. زوجه مي‌تواند با ارائه شناسنامه و عقدنامه به دفتر خدمات الکترونيک قضايي مراجعه کرده و دادخواستي تنظيم نمايد.


به طور خلاصه بايد اظهار نمود که عمدتا دادگاه حق اجرت المثل زوجه را به رسميت مي‌شناسد و معمولا راي به نفع او صادر مي‌کند.


 


بيشتر بخوانيد : دادخواست اجرت المثل ايام زوجيت


 


تعيين ميزان اجرت المثل ن به چه صورت است ؟


دادگاه پس از دريافت دادخواست اجرت المثل جلسه دادرسي تشکيل مي‌دهد و رسيدگي را آغاز مي‌کند که در خلال آن اظهارات طرفين را استماع مي‌نمايد و در صورتي که زن را محق بداند، قرار ارجاع موضوع به کارشناسي صادر مي‌نمايد. کارشناس با توجه به فاکتور‌هاي متعدد اجرت المثل زن را مشخص مي‌کند که البته هر کدام از زوجين مي‌توانند نسبت به مبلغي که تعيين شده اعتراض کنند.


از جمله فاکتور‌هايي که کارشناس مدنظر قرار مي‌دهد تحصيلات، وضعيت اشتغال، امکانات زندگي مشترک، داشتن خادم و… مي‌باشد.


 


بيشتر بخوانيد : مبلغ اجرت المثل ايام زوجيت


 


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص اجرت المثل ايام زوجيت، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون اجرت المثل ايام زوجيت پاسخ دهند.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 


 


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021


 


 


 


وکيل دات کام بهترين راه حل براي مشکلات حقوقي شما


 


 


 


 



 



منبع : اجرت المثل ايام زوجيت حق زن در زندگي مشترک


در برخي موارد پيش‌آمده است که قاضي دادگستري با يکي از طرفين روابط فاميلي و يا غيره دارد. شايد براي شخص بي‌اهميت باشد و يا گمان کند کاري نمي‌تواند انجام دهد و اتفاقي است که افتاده است. اما بايد بدانيم در قانون مبحثي با عنوان جهات رد دادرس وجود دارد. در اين صورت اگر قاضي يکي از موارد مندرج را دارا باشد نبايد رسيدگي کند و قرار عدم استماع دعوا را صادر کند و از رسيدگي خودداري کند. در ادامه به اين دست از موارد مي‌پردازيم.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 منبع : رد دادرس


ايراد رد دادرس


طبق قانون قاضي بايد بي‌طرف باشد و در صورت وجود يک سري شرايط خاص مي‌توان ايراد رد دادرس گرفت. در صورت صحيح بودن ايراد مطروحه دادرس رد مي‌شود و اقدامات بعدي طبق فرايندي که قانون بيان داشته انجام مي‌گيرد.


1- اين ايراد ضامن حفظ بي‌طرفي قاضي است.


2- ايرادي دو‌ طرفه است که هم از جانب خواهان و هم از جانب خوانده مطرح مي‌شود.


3- ايراد رد دادرس جنبه امري دارد. يعني حتي اگر طرفين ايراد نکنند باز هم قاضي بايد در صورت جهات رد دادرس از رسيدگي امتناع کند.


4- جهات رد جنبه‌ حصري دارد.


5- اگر تا پايان جلسه اول دادرسي ايراد رد بيان شود قاضي مکلف است قبل از ورود در ماهيت نسبت به آن اظهار‌نظر کند. يعني اگر آن را وارد مي‌داند از رسيدگي امتناع کرده و در صورت عدم قبول اين ايراد با درج در صورت مجلس آن را رد کند.


6- اگر ايراد رد خارج از مهلت بيان شود و قاضي آن را وارد بداند به دليل ماهيت امري قضيه، نبايد رسيدگي را ادامه دهد اما اگر آن را وارد نداند نياز نيست که جداي از ماهيت به ايراد مزبور پاسخ دهد.


7- اگر در جريان رسيدگي يکي از موجبات رد دادرس حادث شود باز هم قاضي مکلف به صدور قرار امتناع از رسيدگي است.


8- در ايراد رد دادرس ملاک عمل، زمان رسيدگي است نه زمان تقديم دادخواست.


9- تشخيص وجود يا عدم وجود جهات رد دادرس با خود قاضي است نه ساير مقامات.


10- اگر قاضي برخلاف وجود جهات رد دادرس به پرونده رسيدگي کند اين امر موجب نقض راي در تجديد‌نظر يا فرجام است.


جهات رد


1- وجود قرابت نسبي يا سببي تا درجه سوم از هر طبقه بين قاضي با يکي از اصحاب دعوا.


2- قاضي قيم و يا رئيس يکي از طرفين باشد و يا يکي از طرفين، مباشر يا متکفل امور قاضي يا همسر او باشد. البته بايد توجه داشت که دوستي قاضي با يکي از طرفين از موجبات رد دادرس نيست.


3- قاضي يا همسر يا فرزند او وارث يکي از اصحاب دعوا باشد.


4- قاضي سابقا در موضوع دعواي اقامه شده به عنوان دادرس يا داور يا کارشناس يا گواه اظهار‌نظر کرده باشد.


5- بين قاضي و يکي از طرفين يا همسر يا فرزند او دعواي حقوقي يا جزايي در جريان باشد يا در سابق وجود داشته است.


6- قاضي يا همسر يا فرزند او داراي نفع شخصي در موضوع مطروحه باشند.


توصيه مي‌کنيم مقاله مهلت ايراد رد دادرس را مطالعه نماييد.


قضات مشمول رد دادرس


ايراد رد راجع به قضات ذيل اعمال مي‌شود:


1-قضات دادگاه‌هاي عمومي.


2- قضات دادگاه‌هاي انقلاب.


3- قضات دادگاه‌هاي تجديد‌نظر.


4- قضات ديوان عدالت اداري.


5- قضات دادگاه خانواده.


6- قضات شوراي حل اختلاف.


تکليف پرونده قضايي در صورت وجود جهات رد


در اين صورت قاضي قرار امتناع از رسيدگي صادر مي‌کند و به شرح ذيل اقدام مي‌شود:


1-اگر شعبه مزبور دادرس علي‌البدل داشته باشد: رسيدگي به عهده‌ دادرس علي‌البدل است.


2- اگر شعبه مزبور دادرس علي‌البدل نداشته باشد: پرونده براي ارجاع به شعبه ديگر به نزد رئيس حوزه قضايي ارسال مي‌شود.


3- اگر حوزه قضايي شعبه‌ ديگري نداشته‌ باشد: پرونده به نزديک‌ترين دادگاه هم عرض از حوزه‌هاي قضايي مجاور فرستاده مي‌شود.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


 


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021


 


 


 


وکيل دات کام بهترين راه حل براي مشکلات حقوقي شما


 


 



 



 منبع : رد دادرس


در برخي موارد پيش‌آمده است که قاضي دادگستري با يکي از طرفين روابط فاميلي و يا غيره دارد. شايد براي شخص بي‌اهميت باشد و يا گمان کند کاري نمي‌تواند انجام دهد و اتفاقي است که افتاده است. اما بايد بدانيم در قانون مبحثي با عنوان جهات رد دادرس وجود دارد. در اين صورت اگر قاضي يکي از موارد مندرج را دارا باشد نبايد رسيدگي کند و قرار عدم استماع دعوا را صادر کند و از رسيدگي خودداري کند. در ادامه به اين دست از موارد مي‌پردازيم.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


 منبع : رد دادرس


ايراد رد دادرس


طبق قانون قاضي بايد بي‌طرف باشد و در صورت وجود يک سري شرايط خاص مي‌توان ايراد رد دادرس گرفت. در صورت صحيح بودن ايراد مطروحه دادرس رد مي‌شود و اقدامات بعدي طبق فرايندي که قانون بيان داشته انجام مي‌گيرد.


1- اين ايراد ضامن حفظ بي‌طرفي قاضي است.


2- ايرادي دو‌ طرفه است که هم از جانب خواهان و هم از جانب خوانده مطرح مي‌شود.


3- ايراد رد دادرس جنبه امري دارد. يعني حتي اگر طرفين ايراد نکنند باز هم قاضي بايد در صورت جهات رد دادرس از رسيدگي امتناع کند.


4- جهات رد جنبه‌ حصري دارد.


5- اگر تا پايان جلسه اول دادرسي ايراد رد بيان شود قاضي مکلف است قبل از ورود در ماهيت نسبت به آن اظهار‌نظر کند. يعني اگر آن را وارد مي‌داند از رسيدگي امتناع کرده و در صورت عدم قبول اين ايراد با درج در صورت مجلس آن را رد کند.


6- اگر ايراد رد خارج از مهلت بيان شود و قاضي آن را وارد بداند به دليل ماهيت امري قضيه، نبايد رسيدگي را ادامه دهد اما اگر آن را وارد نداند نياز نيست که جداي از ماهيت به ايراد مزبور پاسخ دهد.


7- اگر در جريان رسيدگي يکي از موجبات رد دادرس حادث شود باز هم قاضي مکلف به صدور قرار امتناع از رسيدگي است.


8- در ايراد رد دادرس ملاک عمل، زمان رسيدگي است نه زمان تقديم دادخواست.


9- تشخيص وجود يا عدم وجود جهات رد دادرس با خود قاضي است نه ساير مقامات.


10- اگر قاضي برخلاف وجود جهات رد دادرس به پرونده رسيدگي کند اين امر موجب نقض راي در تجديد‌نظر يا فرجام است.


جهات رد


1- وجود قرابت نسبي يا سببي تا درجه سوم از هر طبقه بين قاضي با يکي از اصحاب دعوا.


2- قاضي قيم و يا رئيس يکي از طرفين باشد و يا يکي از طرفين، مباشر يا متکفل امور قاضي يا همسر او باشد. البته بايد توجه داشت که دوستي قاضي با يکي از طرفين از موجبات رد دادرس نيست.


3- قاضي يا همسر يا فرزند او وارث يکي از اصحاب دعوا باشد.


4- قاضي سابقا در موضوع دعواي اقامه شده به عنوان دادرس يا داور يا کارشناس يا گواه اظهار‌نظر کرده باشد.


5- بين قاضي و يکي از طرفين يا همسر يا فرزند او دعواي حقوقي يا جزايي در جريان باشد يا در سابق وجود داشته است.


6- قاضي يا همسر يا فرزند او داراي نفع شخصي در موضوع مطروحه باشند.


توصيه مي‌کنيم مقاله مهلت ايراد رد دادرس را مطالعه نماييد.


قضات مشمول رد دادرس


ايراد رد راجع به قضات ذيل اعمال مي‌شود:


1-قضات دادگاه‌هاي عمومي.


2- قضات دادگاه‌هاي انقلاب.


3- قضات دادگاه‌هاي تجديد‌نظر.


4- قضات ديوان عدالت اداري.


5- قضات دادگاه خانواده.


6- قضات شوراي حل اختلاف.


تکليف پرونده قضايي در صورت وجود جهات رد


در اين صورت قاضي قرار امتناع از رسيدگي صادر مي‌کند و به شرح ذيل اقدام مي‌شود:


1-اگر شعبه مزبور دادرس علي‌البدل داشته باشد: رسيدگي به عهده‌ دادرس علي‌البدل است.


2- اگر شعبه مزبور دادرس علي‌البدل نداشته باشد: پرونده براي ارجاع به شعبه ديگر به نزد رئيس حوزه قضايي ارسال مي‌شود.


3- اگر حوزه قضايي شعبه‌ ديگري نداشته‌ باشد: پرونده به نزديک‌ترين دادگاه هم عرض از حوزه‌هاي قضايي مجاور فرستاده مي‌شود.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


 


 


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021


 


 


 


وکيل دات کام بهترين راه حل براي مشکلات حقوقي شما


 


 



 



 منبع : رد دادرس


آيا از روند تغيير آدرس و کد پستي شرکت اطلاع داريد؟ مؤسسات غيرتجاري و شرکت‌هاي تجاري بر اساس قانون مم به ثبت شرکت در اداره ثبت شرکت‌ها هستند. يکي از مراحل ثبت شرکت‌ها وارد کردن آدرس دقيق دفتر و محل شرکت است. گاهي ممکن است شرکت‌ها و مؤسسات پس از ثبت و يا حتي مدتي بعد از فعاليت، محل دفتر شرکت را تغيير دهند. اين تغييرات مي‌تواند اختياري يا بنا بر اضطرار باشد. آدرس يک شرکت ثبت شده از اطلاعات مهم آن به حساب مي‌آيد. لذا هرگونه تغييري در اين زمينه بايد به اطلاع اداره ثبت شرکت‌ها برسد. در ادامه اين مقاله به نحوه تغيير آدرس و کد پستي شرکت‌ها مي‌پردازيم. براي تسريع و سهولت روند تغييرات مي‌توانيد از خدمات وکيل کار استفاده نماييد.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


منبع: تغيير آدرس و کد پستي شرکت


تغيير آدرس و کد پستي شرکت


تغييرآدرس شرکت غالباً به اين معني است که کدپستي شرکت در همان واحد ثبتي سابق عوض شود. آدرس و کدپستي بايد در سومين بند اساسنامه شرکت ثبت شود. البته همواره امکان تغيير آدرس و کد پستي شرکت وجود دارد. معمولاً اين اتفاق براي شرکت‌هاي داراي مکان اجاره‌اي و يا شرکت‌هايي با کمبود فضاي کافي، رخ مي‌دهد. تغيير اقامت شرکت طبق قانون تجارت بايد بلافاصله به اداره ثبت شرکت‌ها اطلاع داده شود. نمايندگان شرکت تجاري بايد براي اطلاع اين تغيير صورت‌جلسه آماده کنند. براي انجام امور ثبت شرکت و تغييرات کليک کنيد.


صورت‌جلسه تغيير آدرس و کد پستي شرکت


صورت‌جلسه‌ي تغيير آدرس شرکت بايد در سه نسخه تهيه شود. هر سه نسخه بايد توسط اعضاي هيئت‌مديره و شريکان به امضا برسند. شرکا بايد در برگه صورت‌جلسه ميزان سهام خود را نيز يادداشت نمايند. براي اعتبار بخشيدن به برگه‌ي صورت‌جلسه حتماً بايد لوگو و سربرگ شرکت در آن درج شود.


در صورتي که آدرس جديد در محدوده آدرس قبلي است يعني محل اقامت شرکت فقط چند متر مثلاً از کوچه‌اي به کوچه‌‌ي کنارين جا به جا شود تنظيم صورت‌جلسه به تنهايي کافي است. اما اگر اين تغيير مکان چيزي فراتر از يک فاصله‌ي چند ‌متري و کوتاه باشد علاوه بر تنظيم صورت‌جلسه حتماً بايد جلسه مجمع در شرکت تشکيل شود.


تغيير آدرس شرکت جز وظايف اعضاي هيئت‌مديره است. پس از تنظيم صورت‌جلسه و امضاي تمامي صفحات آن توسط اعضاي هيئت‌مديره، اين اعضا موظف‌اند صورت‌جلسه تنظيم شده را طي 3 روز به اداره ثبت شرکت‌ها تحويل دهند. تا با ارسال صورت‌جلسه به اداره ثبت بارکد پستي جديد ثبت شود.


مدارک لازم براي تغيير آدرس و کد پستي شرکت


متقاضيان تغيير آدرس شرکت بايد به همراه صورت‌جلسه تنظيم شده چند مدرک ديگر نيز به اداره ثبت شرکت‌ها تحويل دهند که شامل:



  • اساسنامه شرکت

  • مدارک هويتي اعضاي هيئت‌مديره و شرکا

  • آدرس و کد پستي محل جديد اقامت شرکت

  • تنظيم و ارائه اظهارنامه‌اي جهت تعيين ميزان سهام هر يک از اعضا


مراحل تغيير آدرس و کد پستي شرکت


همان‌طور که پيش‌تر گفته شد براي تغيير محل اقامت شرکت ابتدا بايد مجمع عمومي فوق‌العاده در شرکت برگزار شود. اين مجمع از تمام شرکا يا اکثريت آن‌ها تشکيل مي‌شود. برگزاري اين مجمع و دعوت شرکا طبق تشريفات ذکر شده در اساسنامه انجام مي‌گردد. در اين مجمع صورت‌جلسه تغيير آدرس و کد پستي شرکت تنظيم مي‌شود. سپس اعضاي هيئت‌مديره صورت‌جلسه را به سامانه سازمان ثبت ارسال مي‌نمايند. مدت زمان تحويل صورت‌جلسه و مدارک ديگر به اداره ثبت شرکت‌ها براي آگهي کردن نيز 3 تا 9 روز است.


سازمان ثبت تأييديه براي اعمال تغييرات آدرس شرکت را صادر مي‌کند. در مرحله بعد نماينده شرکت بايد يک پيش‌نويس آگهي براي تغيير آدرس دريافت نمايد. سپس به سازمان ثبت مراجعه و پيش‌نويس آگهي را تکميل مي‌کند. با پرداخت هزينه‌هاي ثبت، آگهي ثبت تغيير آدرس طي مدت يک هفته در رومه رسمي و کثيرالانتشار منتشر مي‌شود. در پايان نماينده شرکت مي‌تواند با مراجعه به اداره ثبت شرکت‌ها آگهي ثبت آدرس را تحويل بگيرد.


تغيير آدرس و کدپستي از شهري به شهر ديگر


در تعريف تغيير آدرس شرکت گفتيم به معني عوض شدن کد پستي شرکت در همان واحد ثبتي سابق است. اما گاهي ممکن است اعضاي شرکت قصد جا به جا کردن محل اقامت شرکت از يک شهر به شهر ديگر باشند. در اين صورت بايد گفت تغيير آدرس شرکت از شهر به شهر ديگر در واقع به معني تغيير در واحد ثبتي مي‌باشد.


براي جا به جايي شرکت از شهري به شهر ديگر بعد از ارسال صورت‌جلسه، مديرعامل شرکت بايد براي دريافت آگهي تغييرات به اداره ثبت محل اقامت شرکت مراجعه نمايد. پس از انجام مراحل در شهر مبدأ بايد به اداره ثبت شهرستان جديد مراجعه نمايند و مراتب ثبتي را مجدداً تکرار کنند. بنابراين در جا به جايي شرکت از يک واحد ثبتي به واحد ديگر تمامي مراحل مربوط به اداره ثبت دو بار انجام مي‌شود. مانند انتشار آگهي ثبتي در رومه رسمي و کثيرالانتشار که هم بايد در واحد ثبتي مبدأ و هم در واحد ثبتي مقصد انجام شود.


مدت زمان تغيير آدرس و کد پستي شرکت


در مجموع مدت زماني که براي تغيير آدرس شرکت در يک واحد ثبتي صرف مي‌شود بين 7 تا 15 روز کاري است. طبيعتاً اين زمان در تغيير آدرس شرکت از واحد ثبتي به واحد ديگر دو برابر مي‌شود. بنابراين بين 15 الي 30 روز کاري زمان مي‌برد. نکته مهم اين که تعداد اعضا‌ي شرکت و ميزان سرمايه آن در تعيين اين زمان تأثيرگذار نمي‌باشد.


 


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


سؤالات متداول


تغيير آدرس و کد پستي شرکت چه قدر زمان مي‌برد ؟


در مجموع تغيير آدرس در يک واحد ثبتي بين 7 الي 15 روز و تغيير از يک واحد ثبتي به واحد ديگر بين 15 الي 30 روز زمان مي‌برد.


مدارک لازم براي تغيير کد پستي شرکت چيست ؟


صورت‌جلسه‌ي تغيير آدرس و کد پستي، اساسنامه شرکت، مدارک هويتي اعضا هيئت‌مديره و شرکا، آدرس و کد پستي محل اقامت جديد، ارائه اظهارنامه تعيين ميزان سهام اعضا و شرکا.


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021


منبع: تغيير آدرس و کد پستي شرکت


در يک روند معمولي فرايند دادرسي پس از آغاز و ادامه يافتن با صادر شدن حکم به پايان مي‌رسد اما امکان دارد پس از اينکه دعوا اقامه شود وقايعي موجب توقيف فرآيند دادرسي بشوند. به اين ترتيب که فرايند دادرسي از ادامه يافتن بازداشته مي‌شود. در ادامه به بررسي موارد توقيف دادرسي و آثار توقيف دادرسي به طور مفصل مي‌پردازيم. قبل از هر صحبتي بايد بيان کنيم که موارد توقيف دادرسي دو دسته هستند: دسته اول مربوط به وضعيت اصحاب دعوا يعني خواهان و خوانده و نمايندگان قانوني آنان مي‌باشد و در دسته دوم با مواردي روبه‌رو هستيم که به طور صريح در قانون پيش‌بيني شده‌اند در ادامه اين دو دسته را بررسي مي‌کنيم.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


منبع: توقيف دادرسي


موارد توقيف ناشي از وضعيت اصحاب دعوا يا نمايندگان آن‌ها


اگر يکي از اصحاب دعوا محجور گردد يا اينکه فوت کند و سمتي که به واسطه آن وارد فرآيند دادرسي شده‌اند زائل گردد دادگاه رسيدگي کننده به فرآيند دادرسي به طور موقت متوقف مي‌شود مگر اينکه موارد ذکر شده يعني فوت و حجر و زايل شدن سمت يکي از اصحاب دعوا در فرآيند دادرسي تاثيري نسبت به سايرين نداشته باشد که در اين صورت فرآيند دادرسي نسبت به سايرين ادامه خواهد يافت.


اين نکته بيان شد که دعوا به طور موقت در صورت فوت يکي از اصحاب دعوا متوقف خواهد شد بنابراين بايد توجه داشت که توقف زماني ممکن خواهد بود که دعوا قابل انتقال باشد و اگر دعوا غيرقابل انتقال باشد فرايند دادرسي به جاي متوقف شدن به طور موقت زائل مي‌شود. براي نمونه مي‌توان به چند دعواي غيرقابل انتقال اشاره کرد به عنوان مثال دعواي تمکين يا طلاق غير قابل انتقال به شمار مي‌روند.


همچنين قانون بيان کرده است که فوت و حجر و زوال سمتي که اصحاب دعوا به موجب آن سمت داخل فرايند دادرسي شده‌اند زماني موجب توقيف دادرسي است که دادرسي نسبت به ديگران داراي تاثير باشد. در غير اين صورت اگر موارد ذکر شده تاثيري در دادرسي نسبت به ديگران نداشته باشد دادرسي نسبت به آن ادامه مي‌يابد و تنها نسبت به شخصي که فوت کرده يا محجور شده يا سمتش زائل شده متوقف مي‌شود و نسبت به ديگران دادرسي ادامه مي‌يابد.


زنداني شدن، اعزام به ماموريت دولتي يا نظامي سبب توقيف دادرسي نيست بلکه به ايشان مهلت داده خواهد شد.


امور غايب مفقودالاثر


در خصوص غيبت غائب مفقودالاثر بايد بيان کرد که تا زماني که حکم قطعي موت فرضي او صادر نشده است دعوا نسبت به او متوقف نخواهد شد. اگر بخواهيم در خصوص زائل شدن سمت شخصي که به واسطه آن سمت وارد فرآيند دادرسي شده صحبت کنيم ابتدا بايد بيان کنيم اين سمت‌ها عبارتند از ولايت، قيمومت يا وصايت صغير، غير رشيد و مجنون و سمت نمايندگي اداره تصفيه ورشکسته.


تجزيه دعوا


مي‌توان به يک نکته کلي اشاره کرد که اگر دعوا قابل تجزيه باشد و خوانندگان و خواهان‌ها متعدد باشند فوت و حجر و زوال سمت يکي از خواهان‌ها و خوانندگان تنها فرايند دادرسي را نسبت به آن خوانده و خواهان متوقف مي‌کند و همچنين در صورتي که دعوا غير قابل تجزيه باشد فوت و حجر و زوال سمت هر يک از خواهان‌ها و خواندگان متعدد موجب مي‌شود تا فرآيند دادرسي نسبت به تمام افراد متوقف شود.


شرايط توقيف دادرسي


هنگامي که فرايند دادرسي متوقف مي‌شود اين اام وجود دارد که دادگاه اين توقف را اعلام نمايد. به عبارت ديگر قرار توقيف دادرسي توسط دادگاه بايد اعلام گردد شکل اين قرار به شکل دادنامه است و به همين دليل قابل شکايت نمي‌باشد و طبيعتاً ابلاغ آن ضروري نيست اما به صورت اخطاريه به طرف مقابل دعوا ابلاغ مي‌شود.


به موجب اين اخطاريه بايد مطابق مورد قائم مقام يا نماينده قانوني معرفي شود جز در مواردي که سمت شخص به علت بلوغ و رشد و عاقل شدن مولي‌عليه زائل شده باشد.


همچنين اين نکته بسيار اهميت دارد که زماني مي‌توان فرآيند دادرسي را به علت فوت حجر و زوال سمت متوقف کرد که فرايند دادرسي شروع شده باشد ولي به مرحله صدور راي قاطع نرسيده باشد. بنابراين نتيجه مي‌گيريم که اگر دادرسي در مرحله صدور حکم قرار داشته و در آن زمان علت توقيف دادرسي به دادگاه اظهار گردد دادگاه بايد راي را صادر نمايد زيرا در اين صورت فرآيند دادرسي در جريان نيست که بتواند متوقف شود و امر در مرحله صدور حکم مي‌باشد.


آثار توقيف دادرسي


اين نکته سابقاً مطرح شد که دعوا به طور موقت متوقف مي‌شود و تا زماني که توقيف رفع شود دادگاه مشغول مي‌ماند و اين امر يکي از تفاوت‌هاي زوال دادرسي با توقيف دادرسي مي‌باشد.
تفاوتي نمي‌کند که دعوا در مرحله نخستين باشد يا در مرحله تجديدنظر و يا اينکه فرايند دادرسي در پي اعتراض ثالث انجام بشود و يا درخواست اعاده دادرسي شده باشد. در هر کدام از اين شرايط قرار توقيف دادرسي مي‌تواند صادر بشود.


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص توقيف دادرسي، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون توقيف دادرسي پاسخ دهند.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021


منبع: توقيف دادرسي


هنگامي که يک زن با مردي ازدواج مي‌کند، از نظر شرعي و قانوني حقوقي به زن تعلق مي‌گيرد. يکي از حقوقي که مرد بايد آن را کامل ايفا نمايد، حق مالي زن است. حقوق مالي که زن در زندگي مشترک از آن برخوردار است اقسام گوناگون دارد. يکي از اين حقوق مالي، اجرت المثل است. در هنگام طلاق دادگاه براي زوجه ميزان اجرت المثل را تعيين مي‌کند. در اين مقاله پس از بيان و تعريف مختصر مفاهيم بنيادين به طور خاص به بررسي مبلغ اجرت المثل زن در سال 99 پرداخته‌ايم.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


منبع: مبلغ اجرت المثل زن در سال 99


اجرت المثل زن چيست؟


از نظر حقوق خانواده وقتي صحبت از اجرت المثل زن مي‌شود منظور از پرداخت حق احمه کارهايي است که زوجه در خانه شوهر به دستور وي انجام داده و از نظر شرعي بر عهده او نبوده است. براي کسب اطلاع بيشتر از شرايط استحقاق و عدم استحقاق اجرت المثل ايام زوجيت کليک نماييد.


بيشتر بخوانيد : اجرت المثل ايام زوجيت


محاسبه اجرت المثل زن


اجرت المثل براي زماني است که مزد عمل از پيش تعيين نشده باشد. هنگامي که از قبل مبلغي تعيين نشده باشد براي پرداخت دستمزد عرف را ملاک قرار مي‌دهند. يعني اجرت و مزد انجام چنين کاري معمولا از نظر عرف چه ميزان است.


براي کارهايي که زن در خانه شوهر انجام مي‌دهد نيز دستمزدي از قبل تعيين نشده است به همين خاطر اجرت المثل به زن تعلق مي‌گيرد. اجرت المثل تمام ن يکسان نيست. براي اينکه اجرت المثل يک زن معلوم گردد کارشناس عوامل متعددي را در نظر مي‌گيرد. عواملي از جمله: ميزان کارهايي که زن در خانه شوهر انجام داده است، عرف منطقه، تحصيلات زوجه، تعداد فرزندان، امکانات زندگي مشترک، داشتن خادم، محل زندگي، وضعيت اشتغال و…


هر چه موقعيت اجتماعي و تحصيلات زن بالاتر باشد اجرت المثل بيشتري به او تعلق مي‌گيرد.


بيشتر بخوانيد : محاسبه اجرت المثل


کارشناس با توجه به تمام فاکتورها ميزان اجرت المثل ايام زوجيت ساليانه را براي زن تعيين مي‌کند. قاضي دادگاه خانواده بر مبناي نظر کارشناس راي صادر مي‌کند. هر يک از زوجين مي‌توانند نسبت به اين مبلغ اعتراض کنند.


بيشتر بخوانيد : اجرت المثل زن در طلاق توافقي


مبلغ اجرت المثل زن در سال 99


اجرت المثل براي هر زن متفاوت است و کارشناس با توجه به معيارهاي گفته شده اجرت المثل زوجه را مشخص مي‌کند. در واقع مي‌توان گفت که معيار ثابت و از قبل تعيين شده‌اي وجود ندارد. اجرت المثل بعد از تقديم دادخواست زن به دادگاه با توجه به نظر کارشناس براي هر شخص به صورت انحصاري مشخص مي‌گردد.


کارشناس پس از بررسي کارهاي زن در طول زندگي مشترک مبلغ اجرت المثل ايام زوجيت را براي يک سال تعيين مي‌کند. سپس مبلغ به دست آمده را ضرب در تعداد سال‌هاي زندگي مشترک مي‌کند. عدد به دست آمده اجرت المثل زوجه است که شوهر مم به پرداخت آن است. در محاسبه اجرت المثل زن در سال 99 معيارهايي مانند شاغل بودن زن و ميزان همکاري و همياري وي در زندگي مشترک نيز مدنظر قرار مي‌گيرد.


بيشتر بخوانيد : دادخواست اجرت المثل ايام زوجيت


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مبلغ اجرت المثل زن در سال 99، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون مبلغ اجرت المثل زن در سال 99 پاسخ دهند.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021
منبع: مبلغ اجرت المثل زن در سال 99


هنگامي که يک زن با مردي ازدواج مي‌کند، از نظر شرعي و قانوني حقوقي به زن تعلق مي‌گيرد. يکي از حقوقي که مرد بايد آن را کامل ايفا نمايد، حق مالي زن است. حقوق مالي که زن در زندگي مشترک از آن برخوردار است اقسام گوناگون دارد. يکي از اين حقوق مالي، اجرت المثل است. در هنگام طلاق دادگاه براي زوجه ميزان اجرت المثل را تعيين مي‌کند. در اين مقاله پس از بيان و تعريف مختصر مفاهيم بنيادين به طور خاص به بررسي مبلغ اجرت المثل زن در سال 99 پرداخته‌ايم.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.


منبع: مبلغ اجرت المثل زن در سال 99


اجرت المثل زن چيست؟


از نظر حقوق خانواده وقتي صحبت از اجرت المثل زن مي‌شود منظور از پرداخت حق احمه کارهايي است که زوجه در خانه شوهر به دستور وي انجام داده و از نظر شرعي بر عهده او نبوده است. براي کسب اطلاع بيشتر از شرايط استحقاق و عدم استحقاق اجرت المثل ايام زوجيت کليک نماييد.


بيشتر بخوانيد : اجرت المثل ايام زوجيت


محاسبه اجرت المثل زن


اجرت المثل براي زماني است که مزد عمل از پيش تعيين نشده باشد. هنگامي که از قبل مبلغي تعيين نشده باشد براي پرداخت دستمزد عرف را ملاک قرار مي‌دهند. يعني اجرت و مزد انجام چنين کاري معمولا از نظر عرف چه ميزان است.


براي کارهايي که زن در خانه شوهر انجام مي‌دهد نيز دستمزدي از قبل تعيين نشده است به همين خاطر اجرت المثل به زن تعلق مي‌گيرد. اجرت المثل تمام ن يکسان نيست. براي اينکه اجرت المثل يک زن معلوم گردد کارشناس عوامل متعددي را در نظر مي‌گيرد. عواملي از جمله: ميزان کارهايي که زن در خانه شوهر انجام داده است، عرف منطقه، تحصيلات زوجه، تعداد فرزندان، امکانات زندگي مشترک، داشتن خادم، محل زندگي، وضعيت اشتغال و…


هر چه موقعيت اجتماعي و تحصيلات زن بالاتر باشد اجرت المثل بيشتري به او تعلق مي‌گيرد.


بيشتر بخوانيد : محاسبه اجرت المثل


کارشناس با توجه به تمام فاکتورها ميزان اجرت المثل ايام زوجيت ساليانه را براي زن تعيين مي‌کند. قاضي دادگاه خانواده بر مبناي نظر کارشناس راي صادر مي‌کند. هر يک از زوجين مي‌توانند نسبت به اين مبلغ اعتراض کنند.


بيشتر بخوانيد : اجرت المثل زن در طلاق توافقي


مبلغ اجرت المثل زن در سال 99


اجرت المثل براي هر زن متفاوت است و کارشناس با توجه به معيارهاي گفته شده اجرت المثل زوجه را مشخص مي‌کند. در واقع مي‌توان گفت که معيار ثابت و از قبل تعيين شده‌اي وجود ندارد. اجرت المثل بعد از تقديم دادخواست زن به دادگاه با توجه به نظر کارشناس براي هر شخص به صورت انحصاري مشخص مي‌گردد.


کارشناس پس از بررسي کارهاي زن در طول زندگي مشترک مبلغ اجرت المثل ايام زوجيت را براي يک سال تعيين مي‌کند. سپس مبلغ به دست آمده را ضرب در تعداد سال‌هاي زندگي مشترک مي‌کند. عدد به دست آمده اجرت المثل زوجه است که شوهر مم به پرداخت آن است. در محاسبه اجرت المثل زن در سال 99 معيارهايي مانند شاغل بودن زن و ميزان همکاري و همياري وي در زندگي مشترک نيز مدنظر قرار مي‌گيرد.


بيشتر بخوانيد : دادخواست اجرت المثل ايام زوجيت


براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص مبلغ اجرت المثل زن در سال 99، به کانال تلگرام حقوقي وکيل دات کام مراجعه نماييد. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقي وکيل دات کام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وکيل دات کام به سوالات شما عزيزان پيرامون مبلغ اجرت المثل زن در سال 99 پاسخ دهند.


براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وکلاي با تجربه وکيل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وکيل دات کام را مطالعه نماييد.


سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد


تماس با برترين مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل


شماره تماس :66419012-021
منبع: مبلغ اجرت المثل زن در سال 99


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پایان نامه رشته علوم اجتماعی قطا دانلود آهنگ جدید | نبض موزیک مطالبی مفید برای دانش آموزان ابتدایی رزی دانلود جلیل اقا محمدی _فعال فرهنگی طاها ارومیه portatoo وبلاگ نمایندگی چالوس مشاوره روانشناسی